پدیدۀ دولت هایِ در حال غرق: چاره اندیشی هایی از نظرگاه حقوق بین الملل

Authors

امیرحسین رنجبریان

استادیار دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران نفیسه ارغنده پور

کارشناس ارشد حقوق بین الملل دانشگاه تهران

abstract

آثار زیان بار تغییر اقلیم می تواند تهدید منحصر به فردی را متوجه تمامیت سرزمینی دولت ها کرده و مفهوم کنونی دولت بودن را با مشکلات جدید و جدّی رو به رو سازد. امروزه خطر به زیر آب رفتن سرزمین دولت های جزیره ایِ کوچک و کم ارتفاع در نتیجۀ افزایش سطح آب دریاها به عنوان یکی از پیامدهای مستقیم و مخرّب تغییر اقلیم مطرح است. البته طبق برخی پیش بینی ها تغییر اقلیم می تواند حتی پیش از به زیر آب رفتن سرزمین های مذکور با غیرقابل سکونت نمودن آن ها به مهاجرت اجباری جمعیت از سکونت گاه های خود منجر شود. بر این اساس برخی کارشناسان معتقدند که تا پایان قرن حاضر، تعدادی از دولت های جزیره ای کوچک و کم ارتفاع مانند توالوو، کیریباتی، جزایر مارشال و مالدیو به طور کامل غیرقابل سکونت خواهند شد. با توجه به اینکه بر طبق موازین حقوق بین الملل، سرزمین و جمعیت در زمرۀ معیارهای اصلی دولت بودن به شمار می آیند، سؤال اساسی آن است که دولت های مذکور با چه سرنوشتی روبه رو خواهند بود. مقالۀ حاضر در صدد است ضمن بررسی علمی موضوع تغییر اقلیم و پیامدهای آن، به تبیین چالش های ناشی از تغییر اقلیم و به طور خاص، افزایش سطح آب دریاها بر حقوق بین الملل حاکم بر دولت بودن بپردازد. به علاوه در این مقاله تلاش شده است که ضمن تبیین وضعیت حقوقی دولت هایی که با تهدید موجودیت خود به عنوان دولت مواجه اند، راهکارهایی برای حفظ شخصیت حقوقی دولت هایی که سرزمین خود را در نتیجۀ افزایش سطح آب دریاها از دست می دهند ارائه گردد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

پدیدۀ دولت‌هایِ در‌حال‌غرق: چاره‌اندیشی‌هایی از نظرگاه حقوق بین الملل

آثار زیان‌بار تغییر اقلیم می‌تواند تهدید منحصر‌به‌فردی را متوجه تمامیت سرزمینی دولت‌ها کرده و مفهوم کنونی دولت‌بودن را با مشکلات جدید و جدّی رو‌به‌رو سازد. امروزه خطر به‌زیر‌آب‌رفتن سرزمین دولت‌های جزیره‌ایِ کوچک و کم‌ارتفاع در نتیجۀ افزایش سطح آب دریاها به‌عنوان یکی از پیامدهای مستقیم و مخرّب تغییر اقلیم مطرح است. البته طبق برخی پیش‌بینی‌ها تغییر اقلیم می‌تواند حتی پیش از به‌زیر‌آب‌رفتن سرزمین‌ها...

full text

مصونیت دولت از نگاه حقوق بین الملل

بر اساس قاعده عام مصونیت دولت، هر دولتی متعهد است از اعمال صلاحیت قضایی بر اعمال و اموال سایر دولت­ها اجتناب کند. در دکترین و رویه قضایی، مصونیت دولت غالباً به‌عنوان تجلی اصل برابری دولت­ها تلقی شده‌است. مطابق این دیدگاه هر دولتی، به دلیل برابری خود با دولت­های دیگر، باید از اعمال صلاحیت سرزمینی انحصاری خود در پرونده‌ای که در آن دولت دیگر خوانده دعوی قرار گرفته است، اجتناب کند. در دوران گذشته، ...

full text

مصونیت دولت از نگاه حقوق بین الملل

بر اساس قاعده عام مصونیت دولت، هر دولتی متعهد است از اعمال صلاحیت قضایی بر اعمال و اموال سایر دولت­ها اجتناب کند. در دکترین و رویه قضایی، مصونیت دولت غالباً به عنوان تجلی اصل برابری دولت­ها تلقی شده است. مطابق این دیدگاه هر دولتی، به دلیل برابری خود با دولت­های دیگر، باید از اعمال صلاحیت سرزمینی انحصاری خود در پرونده ای که در آن دولت دیگر خوانده دعوی قرار گرفته است، اجتناب کند. در دوران گذشته، ح...

full text

باز اندیشی ایدآلیسم در روابط بین الملل

درکنار تفکری که انسان را به لحاظ ماهیت با حیوان یکی میداند و رابطه قدرت را اساس روابط اجتماعی می پنداردو به خود نام رئالیسم داده است. دیدگاه دیگری وجود داردکه از نظر رئالیستها به وادی وهم وخوش خیالی تعلق دارد. ولی اوضاع بین المللی در دهه ها ی 70و 80 قرن 20‘ همراه با نظریه هایی که در تبیین اوضاع جدید شکل گرفتند‘ نشان می دهدکه این دیدگاه چندان هم بیشتر از رئالیسم از واقعیت فاصله ندارد. بسیاری از ...

full text

معیارهای انتساب اعمال شورشیان به دولت در حقوق بین الملل

در حقوق بین الملل طبق قاعده ی کلی رفتار شورشیان سازمان یافته به دولت منتسب نمی شود؛ زیرا آنها ارگان دولت محسوب نمی شوند و نیز دولت در موقعیتی نیست که کنترل موثری بر فعالیت های آنها داشته باشد. اما موقعیت هایی وجود دارد که رفتار شورشیان می-تواند به کشوری که در قلمرو آن فعالیت می کنند و یا به کشور دیگر منتسب شود. حالت اول، زمانی است که دولت در مظان اتهام همکاری و یا ترک فعل در برابر اعمال زیانبار...

full text

وضعیت دولت ـ کشورهای ناتوان در حقوق بین الملل معاصر

طبق کنوانسیون مونته ویدئو، دولت به عنوان شخص حقوق بین الملل دارای جمعیت دائمی، سرزمین معین، حکومت و توانایی برقراری روابط با سایر دولت هاست. دولت خودمختار و مستقل، انحصار به کارگیری اجبار فیزیکی را به صورت قانونی در اختیار دارد. از طرف دیگر، دولت واقعیتی حقوقی است، این واقعیت حقوقی به منزله یک نظام هنجاری می تواند به صورت الزام آوری، بالاخص به صورت مستقل و مسلط، اِعمال اقتدار کند. بر اساس برخی م...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
مجله حقوقی بین المللی

جلد ۲۹، شماره شماره ۴۶ (بهار و تابستان)، صفحات ۸۳-۱۲۴

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023